-
دکتر علی شریعتی
شنبه 26 تیرماه سال 1389 01:09
دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف در محبت است دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید هرچند آ ن بجز معنی رنج و پریشانی نباشد دکتر علی شریعتی
-
SADEYES
شنبه 26 تیرماه سال 1389 00:48
از شب پرسیدم چه بنویسم برای کسیکه دوستش دارم ؟ گفت بنویس بی تو فردایی ندارم
-
SADEYES
شنبه 26 تیرماه سال 1389 00:25
داستان زندگی من قصه ای است که متن آن وجود توست و پایانش نبود توست
-
SADEYES
شنبه 26 تیرماه سال 1389 00:15
خسته در حبس زمینم ، ماه من یادم کن به نگاهی ، به پیامی ، سخنی شادم کن
-
جبران خلیل جبران
جمعه 25 تیرماه سال 1389 15:14
شاید کسی را که روزی با تو خندیده است از یاد ببری٬اما هرگز آن را که با تو اشک ریخته است فراموش نخواهی کرد... در دل هر زمستان تپشی از بهار است و در پوشش سیاه شب٬لبخندی از طلوع نمایان است اگر میدانستیم نمی گذاشتیم حتی ثانیه ای از روزگار عشق با دوری بگذرد... توان عشق ورزیدن بزرگترین موهبت خداوند به انسان است جبران خلیل...
-
دکتر شریعتی
چهارشنبه 23 تیرماه سال 1389 17:35
به سه چیز تکیه نکن : غرور ، دروغ و عشق . آدم با غرور می تازد، با درو غ می بازد و با عشق می میرد ... اگر پیاده هم شده است سفر کن ، در ماندن می پوسی ایمان بی عشق اسارت در دیگران است و عشق بی ایمان اسارت در خود اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست،خدا جایگزین همه ی نداشتن هاست هر کس به چیزی تبدیل می شود که به آن عشق می...
-
SADEYES
چهارشنبه 23 تیرماه سال 1389 00:25
میخواستم که مشق کبوتر شدن کنی...
-
SADEYES
یکشنبه 20 تیرماه سال 1389 22:12
آن کس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من امده باشد.رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان اوازی بود که من گمان می کردم میگوید: دوستت دارم
-
SADEYES
یکشنبه 20 تیرماه سال 1389 21:49
سلام به همه یه خبر خووووووووووووووووووووووووووب دزدهایی که گوشیمو زده بودند امروز دستگیر شدند شناساییشون کردم.اما هنوز گوشیمو نگرفتم اما یه خبر بد عصر یک ساعت بود که از کلانتری امده بودم که پیش خونمون هم موبایل یه نفرو به زور چاقو ازش گرفتن هم یه پسر انداختند زمین و کیفشو برداشتن و فرار کردند. ببخشید دیگه وبلاگ بیشتر...
-
سرقت
پنجشنبه 17 تیرماه سال 1389 12:40
سلام بچه ها بخدا شرمندم چند روز نتونستم وبلاگ رو آپدیت کنم.آخه گوشیمو ازم دزدیدند.البته با تهدید چاقو و در نتیجه زور گیری خیلی حالم بده.همش درگیر کلانتری و این ور اون ور بودم میبینید؟؟؟ بعد میگن امنیت هست.به نظر شما واقعا هست؟ امروز که رفتم کلانتری خدا میدونه چند نفر برای سرقت موبایل و سرقت از منزل آمده بودند.برام دعا...
-
SADEYES
پنجشنبه 17 تیرماه سال 1389 12:39
این گریه نیست،سهم من از درد،سهم من از بغض نگاه تو خواستم بیام اما دیگه دورم،از تو و قلب بی گناه تو
-
SADEYES
جمعه 11 تیرماه سال 1389 23:04
زندگی رسم خوشایندی است زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرشی دارد اندازه عشق زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من وتو برود زندگی «مجذور» آینه است زندگی گل به «توان» ابدیت زندگی« ضرب » زمین در ضربان دل, زندگی «هندسه» ساده و یکسان نفس هاست. سهراب سپهری
-
SADEYES
جمعه 11 تیرماه سال 1389 22:52
گاه برای ساختن باید ویران کرد ، گاه برای داشتن باید گذشت و گاه در اوج تمنا باید نخواست . . . عمر من غارت شد ، و غارتگر من دور شد ، من صبوری کردم و غارتگرم مغرور شد . . . عمری با غم عشقت نشستم به تو پیوستم واز خود گسستم ولیکن سرنوشتم این سه حرف بود تو را دیدم. پرستیدم . شکستم زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق راآفرید...
-
SADEYES
جمعه 11 تیرماه سال 1389 16:32
چرا غم ها نمی دانند که من غمگین ترین غمگین شهرم بیا ای دوست با من باش که من تنها ترین تنهای شهرم
-
SADEYES
پنجشنبه 10 تیرماه سال 1389 20:58
من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من من خودم هستم و تنهایی و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد ...
-
SADEYES
چهارشنبه 9 تیرماه سال 1389 22:21
دل من از تبار دیوار های کاهگلی است. ساده می افتد. ساده می شکند،ساده می میرد،دل من تنها سخت می گیرد!
-
SADEYES
دوشنبه 7 تیرماه سال 1389 23:26
دو تا پرنده،دو قلب عاشق ،چه جور جدا زهم بمونن؟ دلای خسته،دل شکسته،چه جور جدا زهم بخونن؟
-
SADEYES
یکشنبه 6 تیرماه سال 1389 20:56
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 بودیم و کسی پاس نمی داشت که هستیم ٬ باشد که نباشیم و بدانند که بودیم...!
-
SADEYES
شنبه 5 تیرماه سال 1389 15:09
روز پدر مبارک... ناگهان یک صبح زیبا آسمان گل کرده بود / خاک تا هفت آسمان، بغض تغزل کرده بود حتم دارم در شب میلادت، ای غوغاترین / حضرت حق نیز در کارش تأمل کرده بود هر فرشته، تا بیایی، ای معمایی ترین / بال های خویش را دست توسل کرده بود پدر ای چراغ خونه! مرد دریا، مرد بارون با تو زندگی یه باغه، بی تو سرده مثل زندون هر چی...
-
SADEYES
شنبه 5 تیرماه سال 1389 12:01
وقتی کسی نیست که به او فکر کنی به آسمان بیندیش٬زیرا در آسمان کسی است که به تو فکر میکند...
-
SADEYES
جمعه 4 تیرماه سال 1389 12:29
تنهای تنهایم یکی تنهاییم را پر کند خسته از دنیایم یکی عشق مرا باور کند
-
SADEYES
جمعه 4 تیرماه سال 1389 12:04
توجه : در قسمت های دل نوشته و متن های دریافتی که نام وبلاگ افراد نمایش داده می شود،نام وبلاگ ها پس از یک هفته از زمان درج پاک خواهند شد و تنها نام ارسال کننده ی آن نشان داده می شود با تشکر
-
متن های دریافتی
جمعه 4 تیرماه سال 1389 11:47
آرزو گفته : هیچکس ویرانیم را حس نکرد وسعت تنهاییم را حس نکرد در میان خنده های تلخ من گریه پنهاییم را حس نکرد با تشکر از آرزو
-
SADEYES
پنجشنبه 3 تیرماه سال 1389 16:20
شهر شب با مردم چشمک زنش غصه هامو ریخته توی دامنش ازدهام کوچه های بی کسی پر شده از یک بغل دلواپسی
-
متن های دریافتی
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 21:43
محمد گفته : دوستت دارم با تمام وجود دلم میخواد اونقدر اسمتو فریاد بزنم که دیگه صدایی برام نمونه... جز صدای قلبم که برای عشقی بی پایان میتپه... نمیدونم چه طوری بیان کنم که از راه دور تمام احساسم رو ببینی... یخم ...سردم ... زمستونم...تویی اوج گرمای ارزوهایم... تک گل آرزوی من همیشه در قلبم جا داری... اگر تار بودم آهنگ...
-
SADEYES
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 20:55
آخه دل منم خدایی داره...
-
SADEYES
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 20:26
مثل یک رنگین کمون هفت رنگ سرگذشت زندگیمون رنگ رنگ ای صمیمی ای قدیمی هم قطار بر دل شب شبنم عشقی بکار...
-
SADEYES
چهارشنبه 2 تیرماه سال 1389 16:47
اگه فاصلـــه افتاده اگه من با خودم سردم تو کاری با دلم کردی که فکــرشم نمی کردم چه آسون دل بُریدی از دلــی که پای تو گیــره که از این بدترم باشی واسه تو نفسـش میره نمی ترسم اگه گاهــی دعــامون بــی اثــر می شه همیـشـه لحظۀ آخـــر خـــدا نزدیکتر می شه تو رو دستِ خودش دادم که از حـالم خبــر داره تا از تو چشماشـو یه لحظه...
-
SADEYES
سهشنبه 1 تیرماه سال 1389 23:58
سلام ای غروب غریبانه ی دل سلام ای طلوع سحر گاه رفتن سلام ای غم لحظه های جدایی خداحافظ ای شعر شب های روشن
-
متن های دریافتی
سهشنبه 1 تیرماه سال 1389 20:29
safa گفته : عشق گفت:من بودم که اورادرخودنگاه داشتم دست گفت:من بودم که دست اورالمس کردم دل گفت:من بودم که سالها رنج کشیدم واورادرآشیانه جادادم ولب گفت:اگرمن نبودم که بگویم دوستت دارم تلاش شما بی فایده بود با تشکر از SAFA