به چشم هایم نگاه کن

اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست،خدا جایگزین همه ی نداشتن هاست

به چشم هایم نگاه کن

اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست،خدا جایگزین همه ی نداشتن هاست

SADEYES

چه زیباست توکل به خدا کردن ودر میان طوفان ها با اطمینان قلب پرواز نمودن و در عمق گرداب های خطرناک عاشقانه غوطه خوردن و در معرکه حیات و ممات بی پروا به آغوش شهادت رفتن و در قربانگاه عشق همه وجود خود را به قربانی خدا دادن و از همه چیز خود گذشتن و به آزادی مطلق رسیدن .

چه زیباست در راه معشوق تحمل درد و رنج کردن زیر سنگ های آسیاب حیات خرد شدن در دریای غم فرورفتن به خاطر حق متهم شدن و نفرین و لعنت شنیدن و از همه جا رانده و ازهمه کس مطرود شدن .

چه زیباست که به ارزش های خدایی ملتزم ماندن و به خاطر خدا رنج بردن و به خاطر حق پافشاری کردن و زیان دیدن و از همه چیز خود صرف نظر کردن و فقط و فقط به خدا اندیشیدن و به سوی خدا رفتن .

چه زیباست شمع شدن و سوختن و راهرا روشن کردن و کفر و جهل را به مبارزه طلبیدن و هیولای ظلمت را به زانو در آوردن ووجود خود را شرط اساسی برای پیروزی نور بر ظلمت کردن .

چه زیباست که فقط با خدا ماندن و از همه عالم بریدن مطرود همه مردم شدن به کلی تنها ماندن و هیچ پناهگاهی جز خدا نداشتن و به کلی از همه جا و همه کس ناامید شدن و هیچ امیدی و آرزویی و روزنه نوری جز خدا نداشتن .

چه زیباست مرگ را در آغوش کشیدن و به ملاقات خدا شتافتن و بر همه مظاهر وجود مسلط شدن و بر همه عالم و قوانین دنیا حکومت کردن و جبر تاریخ رابه خاک کشیدن و مسیر تاریخ را دگرگون کردن و شیطان قوی پنجه و سخت جان را شکست دادن و زیبایی انسان را در بزرگ ترین تجلی تکاملی خود نشان دادن

SADEYES

من که می دانم شبی  

عمرم به پایان می رسد

نوبت خاموشی من           

سهل و اسان می رسد

من که می دانم که تا       

سرگرم بزم و مستی ام

مرگ ویرانگر چه بی رحم    

و شتابان می رسد

پس چرا عاشق نباشم       

پس چرا عاشق نباشم

من که می دانم به دنیا      

اعتباری نیست نیست

بین مرگ و ادمی                           

قول و قراری نیست نیست

من که می دانم اجل         

نا خوانده و بیدادگر

سرزده می اید و              

راه فراری نیست نیست

پس چرا؟           پس چرا عاشق نباشم؟

SADEYES


کاش قلبم درد تنهایی نداشت

چهره ام هرگز پریشانی نداشت

کاش برگهای اخر تقویم عشق

حرفی از روزهای بارانی نداشت

SADEYES


تازه از راه رسیدی،ناشناسی تو هنوز

تو فقط خنده ما را دیدی

گرچه چون ماه پی نابودی خود می گردی

گر پی سوختنی،عاشق چشم به در دوختنی

با ما بمان،با ما بسوز


تازه از راه رسیدی ناشناسی تو هنوز

بشنو از ما این نصیحت شعر رفتن ساز کن

تا پر و بالت نسوخته شاپرک پرواز کن،پرواز کن...

عید فطر مبارک...

من کنون روز جاوید گرفتم ز جهان

گر شما در هوس عید بقایید همه

****

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت

صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت …



****عید سعید فطر مبارک****


این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان

تبریک و تهنیت عرض می نمایم

SADEYES

دوست داشتن از عشق برتر است و من هرگز خود

را تا سطح بلندترین قله های عشق های بلند پایین نخواهم آورد.

SADEYES


منو تو زیر بارون بود           به جون هم قسم خوردیم

تو چشم هم نگاه کردیم           از عشق مردیم...

SADEYES


ای پرنده ی مهاجر

سفرت سلامت اما

به کجا میری عزیزم

قفس تموم دنیا...

SADEYES



من که چون شمعی به شام تار تو افروختم

هرچه کردی با دلم از شکوه لب را دوختم

روز و شب بوده دعای من سلامت بودنت

پس چرا آتش شدی،از شعله هایت سوختم...