بی تو مهتاب٬شبی باز از آن کوچه گذشتم٬
همه تن چشم شدم٬خیره به دنبال تو گشتم٬
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم٬
شدم آن عاشق دیوانه که بودم.
در نهانخانه جانم٬گل یاد تو٬درخشید
باغ صد خاطره خندید٬
عطر صد خاطره پیچید.
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم.
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت.
من همه محو تماشای نگاهت.
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فروریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ...
(ادامه در پست های بعدی)
فریدون مشیری
قصه ام دیگر زنگار گرفت:
با نفس های شبم پیوندی است.
پرتویی لغزد اگر بر لب او،
گویدم دل : هوس لبخندی است.
خیره چشمانش با من گوید:
کو چراغی که فروزد دل ما؟
هر که افسرد به جان ، با من گفت:
آتشی کو که بسوزد دل ما؟
خشت می افتد از این دیوار.
رنج بیهوده نگهبانش برد.
دست باید نرود سوی کلنگ،
سیل اگر آمد آسانش برد.
باد نمناک زمان می گذرد،
رنگ می ریزد از پیکر ما.
خانه را نقش فساد است به سقف،
سرنگون خواهد شد بر سر ما.
گاه می لرزد باروی سکوت:
غول ها سر به زمین می سایند.
پای در پیش مبادا بنهید،
چشم ها در ره شب می پایند!
تکیه گاهم اگر امشب لرزید،
بایدم دست به دیوار گرفت.
با نفس های شبم پیوندی است:
قصه ام دیگر زنگار گرفت.
سهراب سپهری
(دست نوشته متعلق به سهراب سپهری میباشد)
قیصر امین پور
دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف در محبت است
دلی که از بی کسی غمگین است ، هر کسی را می تواند تحمل کند
بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید هرچند آ ن بجز معنی رنج و پریشانی نباشد
دکتر علی شریعتی
شاید کسی را که روزی با تو خندیده است از یاد ببری٬اما هرگز آن را که با تو اشک ریخته است فراموش نخواهی کرد...
در دل هر زمستان تپشی از بهار است و در پوشش سیاه شب٬لبخندی از طلوع نمایان است
اگر میدانستیم نمی گذاشتیم حتی ثانیه ای از روزگار عشق با دوری بگذرد...
توان عشق ورزیدن بزرگترین موهبت خداوند به انسان است
جبران خلیل جبران
به سه چیز تکیه نکن : غرور ، دروغ و عشق.آدم با غرور می تازد، با درو غ می بازد و با عشق می میرد ...
اگر پیاده هم شده است سفر کن ، در ماندن می پوسی
ایمان بی عشق اسارت در دیگران است و عشق بی ایمان اسارت در خود
اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست،خدا جایگزین همه ی نداشتن هاست
هر کس به چیزی تبدیل می شود که به آن عشق می ورزد .
اگر سنگی را دوست داشته باشد ، سنگ می شود .
اگر هدفی را دوست داشته باشد ، به آن هدف تبدیل می شود
اگر به فردی عشق بورزد آن فرد می شود .
و اگر به خدا عشق بورزد خدائی می شود .
اینک انتخاب با خود شماست ... !
دکتر علی شریعتی
آن کس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من امده باشد.رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان اوازی بود که من گمان می کردم میگوید: دوستت دارم
سلام به همه
یه خبر خووووووووووووووووووووووووووب
دزدهایی که گوشیمو زده بودند امروز دستگیر شدند
شناساییشون کردم.اما هنوز گوشیمو نگرفتم
اما یه خبر بد
عصر یک ساعت بود که از کلانتری امده بودم که پیش خونمون هم موبایل یه نفرو به زور چاقو ازش گرفتن هم یه پسر انداختند زمین و کیفشو برداشتن و فرار کردند.
ببخشید دیگه
وبلاگ بیشتر از اینکه یه وبلاگ عاشقانه باشه ناخودآگاه شد یه وبلاگ جنایی!!!
سلام بچه ها
بخدا شرمندم
چند روز نتونستم وبلاگ رو آپدیت کنم.آخه گوشیمو ازم دزدیدند.البته با تهدید چاقو و در نتیجه زور گیری
خیلی حالم بده.همش درگیر کلانتری و این ور اون ور بودم
میبینید؟؟؟
بعد میگن امنیت هست.به نظر شما واقعا هست؟
امروز که رفتم کلانتری خدا میدونه چند نفر برای سرقت موبایل و سرقت از منزل آمده بودند.برام دعا کنید...
این گریه نیست،سهم من از درد،سهم من از بغض نگاه تو
خواستم بیام اما دیگه دورم،از تو و قلب بی گناه تو
زندگی رسم خوشایندی است
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من وتو برود
زندگی «مجذور» آینه است
زندگی گل به «توان» ابدیت
زندگی« ضرب » زمین در ضربان دل,
زندگی «هندسه» ساده و یکسان نفس هاست.
چرا غم ها نمی دانند که من غمگین ترین غمگین شهرم
بیا ای دوست با من باش که من تنها ترین تنهای شهرم
من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم هستم
و تنهایی و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزد...
دل من از تبار دیوار های کاهگلی است.
ساده می افتد. ساده می شکند،ساده می میرد،دل من تنها سخت می گیرد!